قاعده این است :سراغی از عزیزی بگیریم تا یاد آور شویم "دوستش داریم "
.
.
.
گاهی باید آرامش کسی را فرو ریخت تنها برای اینکه بغهمد "تنها نیست و کسی دلتنگ و به یادش هست
.
.
.
دلتنگی هامو به بند میکشم شاید روزی لایق گریبانت بشه
.
.
.
به یادت آرزو کردم که چشمانت اگر تر شد به شوق آرزو باشد نه تکرار غم دیروز
.
.
.
به قلبم گفتم بهترین روز چ روزی است گفت روزی که عزیزی یادم کن .
.
.
.
روی تو حسلب دیگه ای باز کرده بودم !ناراحت نشو ولی تازه فهمیدم همه راست میگن که تو یه آدم دو رویی هستی !یک روت ماه ویه رویه دیگه ات گل! یکی از یکی قشنگتر
.
.
.
کاش تکه ابری میشد دلم و از باران مهربانی میبارید، تمام مهربانیم تقدیم تو باد
.
.
.
ای ماه که آسمان خانه ی توست / به گلم بگو که یار دلدلرت دیوانه ی توست
.
.
.
تا تویی در خاطرم با دیگران بیگانه ام ،با خیالت هم نشین با دوریت دیوانه ام .
.
.
.
سر زمین حقیقی من قلب کسی است که دوستش دارم حتی در سرزمین دور
.
.
.
من .............تری آدمی هستم که تاحالا دیدی ؟! جای خالی رو پر کن.
.
.
.
اگر روزی یکی از تارهای ساز زندگیت پاره شد.آهنگ زندگیت رو طوری بنواز که هیچ کس نفهمه به تو چی گذشت
.
.
.
باران برای کسی تکراری نمیشود و.هروقت بیاید دوست داشتنی ست و تو آن بارانی .
این روزها همه به من
دلـتــنــگــی
هدیه می دهند
لطفا آتش بس اعلام کنید!
به خدا
تمام شد
دلـــــــــم...!
.
.
.
میچینمَت ..
حتی اگر قَدَّم نرسد!
تو میوه ی ممنوعه ی منی
.
.
.
کمی زود بود،
ولی ...
دعایت گرفت مادر بزرگ !!!
پیر شدم
.
.
.
به سرم می زند
بزنم زیر همه چیز
همه چیز!
اما سر که کاره ای نیست
این دل است که
فرمانروایی میکند...
.
.
.
دل آدم گاهی چه گرم می شود
به یک " دلخوشی کوچک "
به یک " هستم "
به یک " نوازش "
به یک " آغوش
.
.
.همیشه آخر بنبست زندگی همه بر میگردن سراغ عشق اولشون اما وای به روزی که عشق اولتم بره سراغ عشق اولش.....
.
.
.
دل آدم گاهی چه گرم می شود
به یک " دلخوشی کوچک "
به یک " هستم "
به یک " نوازش "
به یک " آغوش
من که می دانم…
به کودکی هم اگر برگردم…
تو همان شیشه ی شیر گمشده ام میشوی…
.
.
.
بی ” تــو “ کنار این خاطره ها نشستن دل می خواهد…
که من ندارم….باور کن !
.
.
.
اینقدر…ورق های زندگیم را…
بهم نریز…!
حکم…همان دل است…
.
.
.
عاشق تر از همه ما موش کوری است که زیبایی جفتش را چشم بسته باور دارد
.
.
.
در بند خویش بودن
معنای عشق نیست
چونان که زنده بودن
معنای زندگی
.
.
.
بگذار مرز تنهایی را رد کنم …
ببین…گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد..
.
.
.
من که می دانم…
به کودکی هم اگر برگردم…
تو همان شیشه ی شیر گمشده ام میشوی…
.
.
.
مرا ببوس
نه یک بار که هـــــزار بار …
بگذار آوازه ی عشق بازیمان
چنان در شهر بپیچد
که روسیاه شوند
آنها که بر سر جدایی مان
شرط بسته اند …!
.
.
.
عشق آن نیست که به هم خیره شویم عشق آن است که هر دو به یک سو بنگریم
.
.
.
آنتونی ولسنت اگزوپری ـ شیفتگی یعنی محو چشمان کسی شوی اما ندانی چشمهای او چه رنگی هستند!
.
.
.
آلفونس دو لامارتین شاعر فرانسوی_
اندکی تاب بیار،
تا تو را رسم کنم!
تا تو را نه …
بودن پیش تو را وصف کنم …
.
.
.
دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ایست..
اگر برف بیاید هست..
اگر برف نیاید نیست..
مثل دنیای مــن..
اگر تــو باشی هستم..
اگر نباشی …..!
.
.
.
بگذار مرز تنهایی را رد کنم …
ببین…گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد..
.
.
.
زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . . .
.
.
.
من تو را هنوز مثل تمام شدن مشق شبم دوست دارم
.
.
.
زیباترین ستایش ها نثار کسی که کاستی ها و لغزش هایم را میداند
و باز هم دوستم دارد….
.
.
.
دلم بی لبت نای ماندن ندارد / لبم بی دلت جای خواندن ندارد / بی لب و بی دل ، توان بود ولی / سرم بی تبت پای ماندن ندارد
.
.
.
کسی چه میداند که امروز چند بار فرو ریختم ، از دیدن کسی که تنها لباسش شبیه تو بود
.
.
.
تکرار شو شاید ما سهم هم باشیم
شاید به جرم عشق ما متهم باشیم
باز در حضور تو آشفته خویشم
در سفره عشقت درویش درویشم. . .
.
.
.
میشه پروانه بود و به هر گلی نشست
اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست . . .
.
.
.
ب و هوای دلم آنقدر بارانیست
که رخت های دلتنگی ام را
مجالی برای خشک شدن نیست
اینگونه است که دلم برایت همیشه تنگ است .
.
.
.
گر چه عاشقی پر شور بودیم / به خود نزدیک و از هم دور بودیم
شب و روز از جدایی میسرودیم / من و تو وصلهای ناجور بودیم . . .
.
.
.
مبادا مثل برگی زرد باشیم / رفیق مردم بی درد باشیم
مزن بر عاشقان از پشت خنجر / بیا ای دل همیشه مرد باشیم . . .
چشم هایم را به بیمارستان می برم…
نمی دانم چه مرگشان شده!
هر شب در خواب جایشان را خیس می کنند…
.
.
.
انگار که شاهرگ احساسم را زده باشی …
بند نمی اید..
دوست داشتنت .
.
.
.
آنقدر در تاریکی چشمان بسته ام مهمان شدی،
که دیده ام تمامی گریه های عالم را آبستن است...
.
.
.
دلت را خانهی دریا نکردی
نگاهی بر من شیدا نکردی
درون چشم تو گم بودم، افسوس
گذشت عمر و مرا پیدا نکردی
.
.
.
تکلیفم روشن شد
خاموش میشوم
شیرینم ....
فرهاد وار اینبار باید به جای کوه
دل بکنم!
.
.
.
اینجا زمین است ، زمین گرد است !
تویی که مرا دور زدی ..... فردا به خودم خواهی رسید !!!!
حال و روزت دیدنیست....
vآموخته ام هرگاه کسی یادم نکرد؛ من یادش کنم. شاید او تنهاتر از من باشد …
به یادتم
.
.
.
همیشه حرارت لازم نیست...گاهی از سردی یک نگاه... میتوان آتش گرفت
آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست …..از زنـــدگی ام…!
زیر باران راه می روم
آغشته میشوم به بودن...!!!
باران هم طعم لبهای تو را می دهد...!!!
.
.
.
همیشه یكی هست كه درد دلت رو بهش بگی
ولی...
وای از اون روزی كه همون بشه درد دلت!!!
.
.
.
دلِ سبــــــزم را گـره زد ...... و رفت تا بـــــــه آرزوهـــایش برسـد ....!
من فقط یک واسطه بودم !
دل را خدا داد و تو هم بردی
.
.
.
از خوبان بیشتر میترسم
روزی تو،
خوب من بودی
.
.
.
خریدار ندارد ...
دلی کـــه برایت " لک " زدہ است !.!.!
.
.
.
آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست …..از زنـــدگی ام…!
.
.
.
سـرم درد مـیـکـنـد بـرای عـاشـقـی . . .بـا طـعـم ِ تـ ـو ! . . .
.
.
.
عــاشقــانه هــایی که برایتــــ مینویسم
مثل آن چــای هایی هستند کــه خــورده نمیشونـد !
یــخ میــکنند و بــاید دور ریخت !
فنجانتــــ را بده دوبـــاره پر کنمـــــ
من زیاد اهل چای نیستم
مرا به یک آغوش گـــ ـــ ـــرم میهمان کن
.
.
.
دل من
پشت سرت
کاسه آبی شد و ریخت...
کی شود
پیش روی تو
اسپند شوم؟!؟
.
.
.
گــــــــر تو بخواهی
دور می ایســـــتم
چون آخرین چـــــــراغ خیابان
امـــــــــــا روشـــــــــن
وقتی عطر تنت را میخواهم ، به باد هم التماس میکنم ، خدا که جای خود دارد...
.
.
.
فدای عزیزی که آتیش معرفتش ، جنگل بی معرفتها رو خاکستر میکنه !
.
.
.
هست را اگر قدر ندانی میشود بود و چه تلخ است هست کسی بود شود
.
.
.
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن / ابتدای یک پشیمانیست حرفش را نزن
گفته بودی چشم بردارم از چشمان تو / چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن
.
.
.
بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد ، من تو را در قلبم دارم نه در دنیا
.
.
.
نفست باران است
دل من تشنه ی باریدن ابر
دل بی چتر مرا مهمان کن !
.
.
.
تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است
اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است !
.
.
.
همدم تنهایی شب های من ، اشک است و بس / مرهم زخم دل تنهای من ، اشک است و بس گر نمیبینی غمی اندر نگاه خسته ام / آنچه میشوید غم از چشمان من ، اشک است و بس
.
.
.
کاش دستانم آنقدر بزرگ بود که می توانستم چرخ و فلک دنیا را به کام تو بچرخانم
.
.
.
سوت میکشد در هوا ، کابل تلفنی که میتوانست
زیباترین عبارات جهان را
از عاشقی به عاشقی برساند . . . !
فاصله ها را
که وجب میکنم دستانم کم می آورند
حساب روز های نبودنت از دستم خارج شده
رفیــــــــــــق دستانت را قرض میدهی
برای وجب کردن جای خالیش؟؟؟؟
______________________________________
تنهایــــی را ترجیـــح میدهـــم ؛
به تن هایـــی كه روحشــان با دیگـــریست !!!!!!!!!
تعداد صفحات : 10